خوشحال و شاد و خندون صبح پاشدم رفتم بقیه شهریه رو از حسابم ریختم به حساب دانشگاه. پرینتش رو هم گرفتم دادم دفتر مربوطه، خانمه هم با کلی ذوق و شوق کپی کرده گذاشته تو پرونده.
نشستم تو کتابخونه، با ذوق و شوق مشغول زندگی هستم، میبینم موبایل زنگ میزنه. برداشتم مسئول بانک پشت خطه. میگه واریزت برگشت خورد بیا بگیر. میگم چرا؟ میگه شما بیا بهت میگم.
پاشدم رفتم پایین، لپ تاپ رو گذاشتم. رفتم اون یکی ساختمان. زیرش بانکه. من رو دیده، میگه بفرمایید! نشستم، میگه شما نمیتونی پول رو این جوری واریز کنی. باید فردا صبح بیای، بگیری ببری بدی بهشون! میگم چرا؟ یک جواب ساده بهم میده.
نشستم تو کتابخونه، با ذوق و شوق مشغول زندگی هستم، میبینم موبایل زنگ میزنه. برداشتم مسئول بانک پشت خطه. میگه واریزت برگشت خورد بیا بگیر. میگم چرا؟ میگه شما بیا بهت میگم.
پاشدم رفتم پایین، لپ تاپ رو گذاشتم. رفتم اون یکی ساختمان. زیرش بانکه. من رو دیده، میگه بفرمایید! نشستم، میگه شما نمیتونی پول رو این جوری واریز کنی. باید فردا صبح بیای، بگیری ببری بدی بهشون! میگم چرا؟ یک جواب ساده بهم میده.
Well, apparently cause you are Iranian.
1 comment:
Well seems thats enough to behave like **** wid us!
Post a Comment