Friday, May 14, 2010

۵۴ - نامردی

آدم از خیلی کس ها و خیلی چیز ها انتظاری نداره.
ولی واقعن از شما دو تا دیگه انتظار نداشتم.
تو این وضعیت من رو تنها گذاشتند و رفتند! خب من الآن سر صبحانه باید چه کنم؟
* طرف صحبتم بسته های شکرم هستند!

2 comments:

آزاده said...

سلام
مدتیه وبلاگتو دنبال میکنم. من خودم وبلاگ داشتم که تعطیلش کردم. اما گاهی دلم برای نوشتن تنگ میشه. وبلاگم جزو لینکای پگاهه(هستی)من حذفش کردم ولی یه آدمی که منو نمیشناسه وبلاگمو احیا کرده. از دستش عصبانیم. بگذریم.
از شخصیتت خوشم اومده. از همهً لینکای پگاه بد سلیقه بهتری!!! دوست دارم یه جورایی کمکت کنم تا بتونی غربتو راحت تر تحمل کنی.حتی اگه شده برات کامنت آشپزی بذارم.میدونم مامان داری ولی پگاه میدونه دست پختم خوبه
در ضمن تولدت مبارک. هر چند با تاًخیر

مازيار said...

سلام
ممنون از کامنت دلگرم کنندتون.
عصبانی بودن نداره که! زحمت کشیده دیگه.
:D
ممنونم ، والا من از کامنت آشپزی زیاد استقبال میکنم ، چون اگر بیشتر یاد بگیرم بهتره!
بابت تبریک تولد هم ممنونم.

منتظر کامنت های آشپزی هستم!