Sunday, February 6, 2011

۲۰۲ - دیروز

من دیروز یک نفر دیدم که «سی دی من» داشت، و با اون نفر راجع به شیرکاکائو های شیشه ای که زمان بچگی داشتیم صحبت کردیم.

دیروز جلوی چشم من پرواز به قاهره از استانبول کنسل شد.

دیروز قلعه ی حیوانات رو خوندم و مخم سوت کشید.

دیروز یک نفر رو دیدم که داشت یک «وافور» و سه تا «حقه» که تزیینی بودن رو از ایران میبرد، دستگیرش کردن فرستادن دادگاه. خودش میگفت «اینا انقدر خوشگله دل کسی نمیاد با اینا بکشه»

دیروز تو فرودگاه کیف م رو باز کردن چون فکر کردن دسته ها بمب هستن.

دیروز پرکار بود، جاش شب خیلی خوب خوابیدم....

No comments: