Monday, September 27, 2010

۱۴۴ - بخواب

ساعت از یک گذشته. من فردا هشت صبح کلاس دارم. یعنی باید قبل از ۷ بیدار شده باشم که به موقع برسم.
قضیه ساده است. خوابم نمیبره. دارم ورق میزنم خاطرات رو.
میرسم به این : «ماه امشب کامل بود»
خوب یادم میاد فردای اون شب رو. خوب یادم میاد که تو سایت روبوکاپ نشسته بودم، یه مکث داشتم، بعد سرم رو بلند کردم و از مهرداد پرسیدم امروز چندمه؟


یاد تک تک اون روزها میفتم. روزهایی که نمیدونم خوب بودن یا بد. خوب بودن، بد هم بودن. ... (‌ این تیکه به دلیل خصوصی بودن سانسور شد! یک دیالوگ با سعید تجریشی بود! )

چی بگم؟
خاطره است.... خاطره...

No comments: