نمیدونم ورق ت رو علی بهت داده یا نه. اگر نداده بگو فحشش بدم.
ولی خواستم فقط بنویسم برات، که همه بخونن.
کارایی که برام کردی تو اوج زمانی که رفیق نیاز داشتم رو، بدون که خوب دیدم. خوب میدونم.
برای هر لحظه ای که رفیق خوبی بودی، که بدون هیچ گونه تقریبی میشه از زمانی که شناختمت، از ته دلم ازت ممنونم.
برای هر لبخندی که زدی که روزای همه رو قشنگ کرد ازت ممنونم.
برای ثانیه ثانیه های قهقهه هایی که با هم زدیم، برای لحظه لحظه ی تلخی هایی که تو از بین رفتنشون نقش داشتی، ازت ممنونم.
پ.ن. لعنت به تو / که وقتی ایران نیستم هم رفتنت اشک میاره تو چشمام. لعنت به تو.
ولی خواستم فقط بنویسم برات، که همه بخونن.
کارایی که برام کردی تو اوج زمانی که رفیق نیاز داشتم رو، بدون که خوب دیدم. خوب میدونم.
برای هر لحظه ای که رفیق خوبی بودی، که بدون هیچ گونه تقریبی میشه از زمانی که شناختمت، از ته دلم ازت ممنونم.
برای هر لبخندی که زدی که روزای همه رو قشنگ کرد ازت ممنونم.
برای ثانیه ثانیه های قهقهه هایی که با هم زدیم، برای لحظه لحظه ی تلخی هایی که تو از بین رفتنشون نقش داشتی، ازت ممنونم.
پ.ن. لعنت به تو / که وقتی ایران نیستم هم رفتنت اشک میاره تو چشمام. لعنت به تو.
1 comment:
اره علی ورق و بهم داد مرسی :دی
من وظیفم میدونستم چون تا یه حدی خودم حس کرده بودم که چقدر سخته برات...ولی خب واقعن کم بود...هرچند که واقعن زمانه عالیی باهم داشتیم:*
باهم خواهیم بود کلـــــــی
درضمن "مور" اصن یه چیزه خاصیه برام :)
Post a Comment