Friday, November 12, 2010

۱۷۱ - پارکینگ

امتحان تموم شده بود. داشتم میومدم خونه. از جلوی پلاک ۱۰۱ ، یعنی دو تا خونه به سمت شمال، دیدم چراغ پارکینگ داره چشمک میزنه. گفتم خب الآن یکی از همسایه ها میاد بیرون. بعد خب واستادم که نگاه کنم، اگر اومده تو سربالایی نرم جلوش یهو بزنه سوتمون کنه. نگاه کردم. دیدم کسی ماشین نداره.
خانم یکی از واحد های بالا، بچه رو گذاشته تو کالسکه، داره کالسکه رو تو سربالایی هول میده میاره بالا! بعد رسید دم در پارکینگ، کالسکه رو نگه داشت. با یک ریلکسی خاصی برگشت دکمه ی کنترل رو زد، در پارکینگ بسته شد. بعد رفت.

No comments: