Saturday, November 27, 2010

۱۷۸ - امتحان

قرار بود امتحان داشته باشیم. Logic in Computer Science. ترک های کلاس رو همه با هم جمع بزنی، نمیتونن شصت درصد نمره رو بیارن. بعد این موجودات میان سر جلسه امتحان، همه شون هم میرن اون ته میشینن! خب بشینین از رو هم بنویسین ببینم چند میزنین!
بعد استاد مثلن برای جلوگیری از تقلب، پنج کد سوال آورده بود. بعد که سوال ها رو پخش کرد، ته کلاس رو نگاه کرد، دید همه ترک ها کنار هم نشستن، از ما یا چینی های یا دو تا از نیجریه ای ها نمیتونن چیزی بنویسن، یک لبخندی بهشون زد، گذاشت رفت از کلاس بیرون.
تو راهرو داشتن چیز میز جابجا میکردن، یک صحنه من سرم رو بلند کردم، دیدم استاد داره کمکشون میکنه تو راهرو. بعد از نیم ساعت برگشت سر کلاس، گفت بچه ها توجه کنن، سوال ها کد داره! یهو چند تا از دوستان ترک شروع کردن فحش دادن. نگو این ها داشتن از روی هم مینوشتن.
بعد شروع کردن شناسایی، که کی از رو کی باید بنویسه. باز استاد رفت بیرون، یک ربع بعد برگشت. آخر زنگ هم برگه ها رو جمع کرد. ترک ها همه سر به زیر. یک نگاه بهشون کرد، که خب دو تا غیر ترک ببرین بین خودتون، بهتون برسونن حداقل.

2 comments:

پوریا طباطبایی said...

کلّ این ماجرای ترک و چینی و نیجریه‌ای، من رو یاد اون فحشی که گفتی از چینی‌ها یاد گرفتی انداخت!!! کلّاً دنیایی این تقابل فرهنگی!! حال می‌کنیا!

پوریا طباطبایی said...

کلّ این ماجرای ترک و چینی و نیجریه‌ای، من رو یاد اون فحشی که گفتی از چینیا یاد گرفتی انداخت!! کلّاً دنیایی داره این تقابل فرهنگ‌ها! حال می‌کنیا!!