چند روز قبل بود که رفتیم با ترونگ و وانگ که وانگ لباس بخره. آخر سر دیدیم که من هم دو تا تی شرت خریدم و ترونگ هم سه تا. تی شرت های من تک رنگند. یکی سفید که روش یک :) مشکی هست که یک چشمش هم دزد دریاییه. یکی هم میشکی که روش یه کله ست که داره آهنگ گوش میده. امروز سفیده تنم بود و زفته بودم یک جفت جوراب بامزه که کنارش عکس خانوادگی سیمسون ها رو داره برای خودم بخرم. صندوق دار اول یک نگاه به جوراب ها کرد، بعد یک نگاه به من که کمی ریش هم بر صورتم بود. بعد کف کرد! چون مجاری ها معمولن از ۲۰ به اون ور ریش درمیارن! باز یه نگاه به جوراب ها کرد، یه نگاه به من، یه خنده نثارش کردم، که خانم جان به تو چه؟ من میخوام بخرم! یهو چشمش به روی تی شرتم افتاد، خندید، فهمید من به ذات بچه ام! راضی شد فاکتور کنه ما بخریم!
No comments:
Post a Comment