Monday, November 7, 2011

۳۱۱ - انگشت

چند بار پیش اومده که سر انگشتام بریده. میتونم ادعا کنم هر پنج انگشت یک دست رو تجربه دارم.
اونایی که راهنمایی بودن و حافظه شون به خوبی لازم ه، یادشون ه که در کمتر از دو هفته هر دو تا انگشت های محترم شست رو بریدم. وضعی اصلن. خون و خون ریزی.
چند بار کنار انگشت کوچیک ه رو با کاغذ بریدم، که خب احتیاجی نبوده که ببندم ولی یه بار با چاقو برید که مجبور شدم سه ساعت ببندمش که خونش بند بیاد همه جا رو کثیف نکنه.
خلاصه که همه ی انگشت ها به همین ترتیب یک بار حداقل بریده شدن.
الآن خیلی شیک تو آشپزخونه کنار انگشت وسط رو بریدم. پیچیده شده تو دستمال که جایی رو خونی نکنه.

خداییش. این مثل اینکه از همه مهم تره. تایپ که سخت شده در نوع خودش به کنار، تب زدن در پنجاه درصد مواقع با این انگشت انجام میگیره. خلاصه که تا وقتی این دستمال باز شه، بیچاره میشم.

No comments: