Monday, May 31, 2010

92 - My part of world

ساعت ۳ نصف شب به وقت محلی که کشف میکنم بی خوابی زده به جونم، پا میشم لپ تاپ رو روشن میکنم. هنوز نه جواب پوریا رسیده نه بقیه مواد لازم پس نمیتونم کارت رو ادامه بدم.
یوتیوب فیلتر نیست، سرعت خوبه. چه کنیم؟ یکم فان داشته باشیم.
اول چند تا تیکه خنده دار Meet the Spartans رو تماشا میکنم. بعدش دیگه فان اون ها کم میشه. میگم حالا برم ببینم موسیقی ترکی چی رو یوتیوب پیدا میشه؟ از اون جا که خواننده ای نمیشناسم، با Turkish Music شروع میکنم. یکم از هر آهنگ گوش میدم. میرم از لینک ها روی یکی دیگه. وسطش میگم ببینیم عربی چی دارن. یاد خاطره های فان این ترم میفتم.
اولیش سر جلسه اول Case Study In Politics بود. که معلم پرسید زبان شما عربیه؟ و نگاه خیلی سنگین من، که صرفن معذرت خواست.
ورق میخوره خاطرات. یاد وین میفتم. کلیسا St. Peter بود ( یه s کمتر یا بیشتر! ). شده بود پاتوق من و مادالینا. چون شبا اون ارگ عجیب و غریب رو باهاش مینواختند. هر شب میرفتیم که گوش بدیم. یک بار حتی وسط روز هم برای یک کنسرت گروه کر رفتیم. تو یکی از همین بازدید ها بود که مادا رفت سراغ دفتر یادگاری اون جا، یهو دو قدم برداشت عقب و به من گفت بیا. رفتم دیدم اون تو یکی عربی نوشته. جمله اش کامل یادمه This is from your part of the world, can you please translate it for me? من هم گفتم خب عربیه. گفت میدونم،‌ ولی مگه تو و هیراد نگفتید که دبیرستان خوندید؟ گفتم چرا. شروع کردم براش متن رو ترجمه کردن و ... چه باحال هم نوشته بود یارو. هنوز دقیق یک جمله پسر لبنانی رو یادمه، که همون روز نوشته بود «لاجل الصلح فی الشرق الاوسط»
باز ادامه میدم. بعد از سال نو، یک سری برای رییس خوابگاه توضیح دادم که تقویم ما قمری نیست. بیچاره سردرگم شده بود. میگفت شما که ماه هاتون جابجا میشن، چجوری سر هفت سین «رستنی» میگذارید؟ مثلن افتاد وسط پاییز چی! بعد خب من توضیح دادم که تقویم ما شمسیه. هر خریتی که عرب ها میکنن به ما ربطی نداره برادر من.
شاهکار رو یک پسر ترک زد. بهش آدامس دادم، کلی فکر کرده که چی باید به من بگه، بعد برگشته میگه «شکرا جزیلا!» من میزنم تو سر خودم که این کیه دیگه! آخه تو که دیگه از همون منطقه ای! یه نگاه چپ کردم، گفتم « لا باس‌» بعد ادامه دادم که خره، من فارسم!

نمیدونم، حالا میشه از بیرونی ها انتظار داشت ما و اعراب رو یک کاسه کنن. بعد ما بیام توجیهشون کنیم. ولی دیگه این ترکه خدا بود.

No comments: