Saturday, May 1, 2010

۴۰ - غذا

خب، بر کسی پوشیده نیست که اهمیت غذا و غذا خوردن چقدر بالاست. البته یکی از دوستان که این جا نام نمیبرم بودن که کل عید شام شکلات خوردن. ولی اگر افرادی از اون دست رو کنار بگذاریم غذا مهمه.
من هم که باید آشپزی بکنم برای خودم، دست به کار شدم.
دیروز موفق شدم خورشت بادمجان البته با مرغ درست کنم. ترجیح با نخوردن گوشته، نه اینکه بدم بیاد یا چیزی، فقط حال ندارم برای پختنش زحمت بکشم. مرغ رو میندازی تو گرما، هر گرمایی باشه ، زیر آفتاب هم بگذاری میپزه. سریع هم میپزه. ولی گوشت گاو رو، باید اول پیاز قاطیش بکنی بعد بگذاری تو روغن آب بندازه بعد یکمی آب بریزی روش تا آب بجوشه و .....
خب اگر بخوام این همه جون بکنم، تمام انرژیم از دست میره، به خوردن غذا نمیرسم که.

امروز هم برای خودم یک چیزی قر و قاطی متشکل از پیاز و مرغ و سیب زمینی و هویج و گوجه فرنگی و رب گوجه فرنگی درست کردم و با پلو خوردم. از انصاف نگذریم ، خوشمزه شده بود.

No comments: